تازه ترین خبرها

(آخرین بروز رسانی 12 دقیقه قبل)

می‌شود با هم خندید اما به هم نه!
از « پایتخت » مازندرانی ها تا « نون . خ » کردستانی ها
 اوج نیوز : سریال «نون.خ» نشان داد سینما و تلویزیون این قدرت را دارد که مردم را با هم بخنداند به طوری که به هم نخندند و همدیگر را مورد تمسخر و استهزا قرار ندهند اما کارگردان و نویسنده پایتخت، انتخاب خود را کرده بودند ، آنان برنامه داشتند به ما بخندند ....
از « پایتخت » مازندرانی ها تا « نون . خ » کردستانی ها

اختصاصی - اوج  نیوز / مریم فلاح : سینما و تلویزیون این قدرت و توانایی را دارد که از یک کاه، کوه بسازد و پدیده‌ای عادی را شگرف و خاص جلوه دهد یا برعکس ....

فعالان این عرصه باید خیلی هوشیار باشند و تلاش کنند به تعبیر مولانا «آن‌چنان را آن‌چنان‌تر کنند» به بیان دیگر، باید زیباییِ صداقت را برجسته و زشتیِ دروغ و ریا را به مقابل چشم بیاورند نه این‌که صداقت را بَد و دروغ را خصلتی موجه نشان دهند.

ایران اسلامی، رنگین‌کمانی از قومیت‌ها، زبان‌ها و فرهنگ‌های بومی و محلی است که عمر برخی از آنان به چند هزار سال می‌رسد و هر کدام نیز رسوم، سنت‌ها و زیبایی‌های خاص و منحصر به فردی دارند.

یکی از دلایلی که سفر و به تعبیر بزرگان «سیر آفاق» را توجیه می‌کند و یک مازندرانی را به شیراز و خانواده شیرازی را به کردستان و کرد و ترک و عرب را به مازندران می‌کشاند درک و دریافت همین زیبایی‌ها از زاویه‌ای نزدیک است.


بسیار بعید است شهروندی برای گرفتن نقطه ضعف در لهجه یا نوع پوشش یا سبک غذاخوردن یک قوم، به استانی دیگر سفر کند و نکته بعدی اینکه تمام استان‌ها و اقوام ایرانی به «غریب‌نوازی» مشهورند، همانگونه که مازندرانی‎‌ها به «مهمان‌نوازی» معروف‌اند و همه این‌ خصلت‌های کریمانه، ریشه در سلامت نفس و نوع‌دوستی آنان دارد.  

آنچه در سریال «نون.خ» دیدیم از همین دست بود که سینما و تلویزیون سراغ صداقت و سادگی قوم کُرد رفت و زیبایی‌ها و رسوم جامعه آنان را برجسته کرد و این زیبایی به اندازه‌ای به دل مخاطب نشست که یا متوجه تفاوت لهجه آنان در فارسی حرف زدن نشد یا به سطحی از دانش و تجربه رسیده بود که تفاوت در لهجه، نوع پوشش و لباس، رنگ پوست و برخی ظواهر را امری بدیهی در یک کشور و حتی جهان بداند.  

در تمام این مدت که سریال پخش شد و از نظر کمّی هم بینندگان خوبی داشت، نه کسی تمسخر نکته‌ای از «نورالدین خانزادی» در فضای مجازی دید و نه عکس هیچ کدام از دیگر کاراکترها را با لباس و ظاهر متفاوت، سوژه کرد و این اثر مطلوب دوربین است.

و اما پایتخت ....

 

در نقطه مقابل این اثر مطلوب، «پایتخت» - آش مشترک محسن تنابنده و سیروس مقدم-  را داریم و اساساً باید گفت با دیدن «نون.خ» داغ ما تازه شد ازین‌که در «پایتخت»، مردم استانی که سالانه ده برابر جمعیت ساکن، مسافر دارد، یکی از پایتخت‌های گردشگری ایران است  و در تمام کشور به خون‌گرم و مهمان‌نواز بودن شناخته می‌شود، به‌صورت مردمانی «ساده‌لوح» به تصویر کشیده شدند و  برای همه کاراکترهای اصلی مازندرانی، چند تکیه‌کلام با تِم طنز و تمسخر، طراحی شد تا جایی‌که فضای مجازی را پر کرد با «باباپنجعلی» پیرمرد مازندرانی، فردی آلزایمری است که تنها چیزی را که به‌خوبی به‌خاطر دارد «خوردن» است، اتفاقاتی که هیچ مناسبتی با زندگی روزانه مردم نجیب این استان ندارد و دهها سوژه دیگر برای تمسخر .

سریال «نون.خ» نشان داد سینما و تلویزیون این قدرت را دارد که مردم را با هم بخنداند به طوری که به هم نخندند و همدیگر را مورد تمسخر و استهزا قرار ندهند اما کارگردان و نویسنده پایتخت، انتخاب خود را کرده بودند ، آنان برنامه داشتند به ما بخندند .

شما ممکن است این اخبار را هم دوست داشته باشید :

دریافت خبرنامه

تبلیغات

نظرات کاربران

نظر شما

نظر شما در مورد این خبر

نظرسنجی